کانون شاعرین

فرمانده انتظامی لاهیجان گفت: دیشب جوانی ۳۳ ساله در حاشیه استخر لاهیجان با سلاح گرم خودکشی کرد.

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی دیارمیرزا،فرمانده انتظامی شهرستان لاهیجان گفت: ساعت ۲۰ دیشب در پی تماس تلفنی با مرکز فوریت‌های پلیسی ۱۱۰ مبنی بر تیراندازی و خودکشی فردی در حاشیه استخر شهرستان لاهیجان، ماموران انتظامی فوری به محل حادثه اعزام شدند.

سرهنگ قاسم جانعلی‌پور افزود: با حضور پلیس و تحقیقات اولیه مشخص شد،  مردی ۳۳ ساله اهل دزفول به دلایل نامعلوم با یک قبضه سلاح گرم و با شلیک به سر خود، خودکشی کرده است.

وی با اشاره به انتقال جسد به پزشکی قانونی با هماهنگی مقام قضائی، اضافه کرد: تلاش‌های فنی و تخصصی کاراگاهان آگاهی برای کشف علت این حادثه ادامه دارد و  نتیجه اطلاع ‌رسانی خواهد شد

علت و دلایل اقدام به خودکشی پس از ۴۸ ساعت تعیین گردید .  

•  با حضور داوطلبانه و کمک  فردی ۳۳ ساله و نویسنده ی اهل کلانشهر رشت در مرکز کلانتری حوزه ۱۱ لاهیجان و همکاری با کاراگاهان آگاهی استان  ، پرده از راز و رمز این خودکشی برداشته شد ....     شین براری نویسنده ی ساکن محله ی امین الضرب در کلانشهر رشت است ، وی با حضور در پزشکی قانونی و مشاهده ی جسد  هویت فرد فوت شده را تایید نموده و ماجرای عجیبی را بازگو نمود که بسیار تکان دهنده و بی سابقه بوده در نوع خود.  
• سرهنگ قاسم  جانعلی پور  در خصوص   اقدام نویسنده در حل پرونده و اشکار شدن حقایق  چنین گفت : 
•   بفاصله زمانی ۲۴ ساعت پس از اقدام به خودکشی ، نویسنده ای جوان و خوشنام به مرکز کلانتری حوزه ۱۱ لاهیجان مراجعه و پیگیر روال تحقیقات پرونده ی مربوطه شد تا بلکه پس از اطمینان از هویت فرد فوت شده  بتواند به شناسایی مرحوم و اطلاع به خانواده اش و اشکار شدن دلایل این خودکشی به کاراگاهان اگاهی لاهیجان کمک کند ، در ابتدا با مطابقت مشخصاتی که نویسنده ی جوان مدعی شده بود با شناسنامه ی مرحوم که لحظه ی خودکشی درون جیبش بود  برایمان اشکار گشت که بی شک  کلید حل معما در دستان نویسنده ی جوان است زیرا نام کوچک فردی که فوت شده بود را صحیح خطاب نمود و از نشانه هایی که کاملا شخصی بود و تنها افراد خیلی صمیمی و یا خانواده ی بک فرد میتواند از انان اطلاع داشته باشد  برایمان پرواضح شد که ادعای نویسنده راجع به اشنایی با فرد مرحوم کاملا واقعی و مستند است . زیرا نویسنده با انکه نام فامیل مرحوم را فراموش کرده بود  ولی از جای بخیه و جراحی روی بالاتنه ی مرحوم و اثار  بریدگی های کهنه و رد زخم چاقو و خطوط درگیری های فیزیکی و قدیمی بر تن مرحوم  نقل کرد که کاملا مطابقت داشت و از طرفی هم شماره ی تماس مرحوم را نداشت اما شماره ی خودش در تلفن همراه مرحوم با نام ؛  نویسنده _   ذخیره شده بود .  با مرور اجمالی پیامک های مربوط به یکماه اخیر انان در گوشی همراه مرحوم  برایمان اشکار گشت که فرد نویسنده  در جایگاه  یک فرد  موفق و معتبر در عرصه ی نویسندگی   ، جلسات اموزش نویسندگی خلاق را برای شهروندان علاقه مند  به رابگان برگزار میکند و  مرحوم نیز پیامک هایی مبنی بر درخواست پذیرش بعنوان هنرجوی جدید در جلسات را برای نویسنده ارسال داشته و بدلیل کامل بودن ظرفیت کلاس ،  با پاسخ منفی روبرو شده و پافشاری عجیبی برای اگاه شدن از ادرس منزل نویسنده بخرج داده و ظاهرا موفق به حضور در جلسات شده و از ان پس  ادبیات پیامک ها بطرز محسوسی تغییر یافته و پیوسته نویسنده ی خوشنام و جوان به فرد مرحوم پیشنهاد مراجعه به دادستانی و دادگاه را مطرح نموده ولی مرحوم با لحن ناخوشایندی نپذیرفته  و خودش را بالاتر از قانون خوانده ،  سپس پیامک هایی نیز در باب نصیحت و امر به معروف و نهی از منکر  برای مرحوم ارسال شده که در جایگاه یک برادر بزرگتر  و  دارنده ی عقل سلبم و تجربه ی بالا  اقدام به رهنمودهای انساندوستانه ای داشته ولی مرحوم پیوسته  رد کرده و در عوض در تمامی پیامک ها بطریقی از نویسنده خواهش کرده که داستان زندگیش را بنویسد   و نویسنده نیز تمایلی به انجام این امر نداشته و درعوض نگران شرایط فرد مرحوم بوده ، و بارها اشاره داشته که : 
• اقامجتبی  شما از دزفول اومدی و مهمان در استان منی . پس بازم تاکید میکنم که لطفا اگر به کمکی نیاز داشتی و یا احیانن مشکلی برایت پیش امد  میتوانی روی کمک من حساب کنی ، البته تنها بشرط اینکه قانون شکنی نکرده باشی و واقعا ، عرفا ، وجدانن و قانونن  حق با خودت باشه ، در اونصورت میتونی روی کمک من حساب کنی . درضمن عاقل باش ، احساسی تصمیم نگیر و برای رسیدن به حقت به قانون مراجعه کن و از دختر فروشنده ی موتور  شکایت کن . 
• ..........
• توضیح ؛ مرحوم  مجتبی نام داشته.
• ادامه .....
• پس از مستند شدن حقانیت و جایگاه و اعتبار نویسنده  بعنوان فردی صالح و معتبر   تصمیم بر اعتماد به او گرفته شد و خلاصه ای از گزارش پرونده به وی داده شد و ایشان در اولبن قدم  درخواست  دیدن جسد برای شناسایی مرحوم در پزشکی قانونی  مطرح نمودند زیرا  مدعی بودند مرحوم  هنگام نوشتن چپ دست بودند  اما تشخیص مامورین ویژه ی بررسی صحنه ی خودکشی ، خلاف این امر را میگفت  زیرا سلاح گرم پس از شلیک به سر  از دست مرحوم جدا و به زیر پای او  در حاشیه ی جدول استخر افتاده بود ،   و به تشخیص  کارگاه ویژه   از نظر  منطقه اصابت گلوله به سر ،  مرحوم راست دست بوده   .   بنابراین اولین شک و شبهه نصبت به هویت مرحوم  رخ میدهد  و نویسنده جوان  با حضور در سردخانه پزشکی قانونی  و  مشاهده ی جسد   هویت وی را  تایید میکند     سپس در ادامه ی روال پرونده    ،  با کمکهای  بی دریغ جوان اهل رشت و  از خودگذشتگی هایش  و صرف زمان و هزینه  و  انرژی   و با توجه به مسافت رشت به لاهیجان و رفت و امدهای روزانه و غیره   ،  تمامی ریز ماجرا برایمان اشکار میشود و از ماجرای   رخ داده  همگی متعجب و متاسف میشویم  و برای پیشگیری از تکرار چنین مواردی   ،  ماجرا را  با جزییات برای عموم منتشر و اعلام میداریم تا با اگاهی از  موردی خاص  ، از تکرار ان در اینده  پیشگیری کرده باشیم . زیرا نااگاهی و  افزایش جرایم کلاهبرداری  اینترنتی   یکی از اصلی ترین  موارد تاثیر گذار  در وقوع این خودکشی بوده  .   
• و در اخر  از  حسن نیت و   همکاری  شهروند  ساکن رشت  در  اشکار شدن ابعاد  کشف نشده ی  این خودکشی   سپاسگذاریم  . . . .
•  

• ---

  در انتها پس از قدردانی از نویسنده ی جوان ،  اشاره داشت که پیشقدم.  شدن وی برای کمک به حل پرونده  عملی شجاعانه و به موقع  بود  و باتوجه به تخصص  وی در امر نویسندگی  از وی درخواست داشت تا  ماجرای رخ داده را از اغاز تا لحظه ی خودکشی  برای  عموم مردم  به رشته ی تحریر در اورد و پس از نگارش ان ،  توسط رسانه های بخش خبرانلاین  ۸دی  و  دیارمیرزا    و  برنانیوز      بخش حوادث منتشر گردد .   برای خواندن ماجرای حقیقی و دلایل اقدام به خودکشی جوان دزفولی در لاهیجان   به ادامه مطلب در پایین  کلیک  نمایید . 
•